English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6366 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
locomotor ataxy U بی نظمی در حرکت دست و پا که از سفلیس رخ میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lues venerea U سفلیس
lues U سفلیس
syphilologist U سفلیس شناس
syphilitic U سفلیس شناسی سفلیسی
gumma U ضایعات دوره سوم سفلیس
gyrostabilizer U التی که جنبش حرکت وضعی زمین را نشان میدهد
starting post U تیری که در مسابقه دوجای اغاز و حرکت را نشان میدهد
paddle U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddles U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddled U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
paddling U وسیله دستی که نشانه گر یا گرافیک را در بازی کامپیوتر حرکت میدهد
pen U وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
penned U وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
penning U وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
pens U وسیله جانبی که قلم را روی کاغذ حرکت میدهد طبق یک ورودی
cursor U کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
cursors U کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
microspacing U خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
cable drum U قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
idler wheel U چرخ یا دنده چرخندهای که حرکت را به چرخ دیگری انتقال میدهد
disorder U بی نظمی
entropy U بی نظمی
bouleversement U بی نظمی
misgovernment U بی نظمی
irregularity U بی نظمی
disorders U بی نظمی
disorderliness U بی نظمی
ataxy U بی نظمی
arrhythmia U بی نظمی
dysrhythmia U بی نظمی
disarray U بی نظمی
square wave U باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
poetic U شعری نظمی
pell mell U بابی نظمی
burbles U اشکال بی نظمی
poematic U نظمی شاعر
anarchy U بی نظمی اغتشاش
burbled U اشکال بی نظمی
anomie U اعتقاد به بی نظمی
burble U اشکال بی نظمی
burbling U اشکال بی نظمی
anomy U اعتقاد به بی نظمی
bridge U وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridges U وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridged U وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
routs U گروه بی نظمی و اغتشاش
astigmatism U بی نظمی در جلیدیهء چشم
chaos U بی نظمی کامل شلوغی
routed U گروه بی نظمی و اغتشاش
rout U گروه بی نظمی و اغتشاش
horizontal U میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
astigmatic U دچار بی نظمی درجلیدیهء چشم
anomalous weave U بی نظمی و عدم تقارن در بافت
incremental computer U وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
logical U حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
dma U UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
graphics U پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
There was great confusion ( chaos ) . It was a free for all . U هرکی هرکی بود (هرج ومرج وبی نظمی )
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
worlds U میدهد
fibre over Etherenet U میدهد
the garden provides food U میدهد
world U میدهد
readout U را میدهد
the ship leaks U کشتی اب تو میدهد
belly dancer U زنیکهرقصشکمانجام میدهد
point U نشان میدهد
creditor's bill U به ورثه میدهد
periodic U که مرتب رخ میدهد
periodical U که مرتب رخ میدهد
gunner U بازیگری که کمترپاس میدهد
time U ثیر قرار میدهد
factor U ثیر قرار میدهد
factors U ثیر قرار میدهد
timed U ثیر قرار میدهد
gunners U بازیگری که کمترپاس میدهد
times U ثیر قرار میدهد
What does this mean? U این چه معنی میدهد؟
voter U کسی که رای میدهد
you are advised that U به شما اگاهی میدهد
fast U کیلو baud میدهد
voters U کسی که رای میدهد
we are informed by him that U محترما` اگاهی میدهد که
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
it smells sour U بوی ترشیده میدهد
it gives off a bad odour U بوی بدی میدهد
fastest U کیلو baud میدهد
switches U ثیر قرار میدهد
what is the thir everning U امشب چه نشان میدهد
switch U ثیر قرار میدهد
sea mark U خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
fasts U کیلو baud میدهد
fasted U کیلو baud میدهد
transaction U ثیر قرار میدهد.
switched U ثیر قرار میدهد
he pays his own money U پولش را خودش میدهد
compacted U روی دیسک فشرده را میدهد
output U امکان نمایش اطلاعات میدهد
i am tortured with headache U سر درد مرا ازار میدهد
compacting U روی دیسک فشرده را میدهد
bureaus U ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
continual U آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
compacts U روی دیسک فشرده را میدهد
upsilon U است وصدای u را در فرانسه میدهد
bureau U ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
outputs U امکان نمایش اطلاعات میدهد
consulting U شخصی که نصیحات تخصصی میدهد
lending libraries U کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
lending library U کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
mills U دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
QuickTime U گرافیکی امکان نمایش میدهد.
circulating library U کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
cock a doodle doo U نامی که بچه بخروس میدهد
clock U ماشینی که زمان را نشان میدهد
clocks U ماشینی که زمان را نشان میدهد
circuit U یچ کردن عملیات انجام میدهد
logic seeking U دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
mill U دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
circuits U یچ کردن عملیات انجام میدهد
business U نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
robustly U که کار را پس از خطا ادامه میدهد
robust U که کار را پس از خطا ادامه میدهد
flowchart U ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
compact U روی دیسک فشرده را میدهد
tufter U کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
flow diagram U ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
gold import point U طلای خالص به فروشنده میدهد
goal predicates blackness U زغال از سیاهی خبر میدهد
businesses U نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
adapter U اجازه نصب در سوکت میدهد
differential U آنچه اختلاف را نشان میدهد
differentials U آنچه اختلاف را نشان میدهد
multimedia U پردازش تصویر رو نمایش متن میدهد
supinator U ماهیچهای ک کف دست رارو به بالاقرار میدهد
queen's bounty U دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
chandler U فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
Recent search history Forum search
1wave motion occurs in the elastic half-space and also radiation damping takes place
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1 moves up the range
1ه مجموعه ای معقول از بی عقلی هاستزندگی یه مجموعه ی منظم از بی نظمی هاست ی
2crucification
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
1how well he is performing his task
0lower pair
0کلمه ای در انگلیسی که معنای از درون جوشیدن و تراوش کردن را بدهد
0drag
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com